نام من عشق است،میشناسیدم؟
زخمی ام زخمس سرا پا،میشناسیدم؟
باشماطی کرده ام راه درازی را خسته ام خسته،میشناسیدم؟
این زمان گرچه ابری پوشانیده است رویم من همان خورشید تابانم، میشناسیدم؟
این چنین بیگانه از من رو مگردانید در کف فرهاد تیشه من نهادم
من شکستم بیستون را
من همان مهربان سالهای دورم رفته ام از یادتان یا میشناسیدم؟
نام من عشق است می شناسیدم؟
چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392برچسب:,
|
گاهی فقط گاهی
با یک نگاه...
با یک نفس شاید
مواظبم بودی
پس بگذار و بگذر
نگران من نباش
خواستی بیا و مرا ببین
من هنوز تکیه به دیوار دلواپسی ایستاده ام
چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392برچسب:,
|
بچه كه بودم گوشم را بر روی صدفی ميگذاشتم...
تا صدای دريا را بشنوم...
امروز جای آن صدف را سينه تو گرفته...
اقيانوسی ميشنوم از عشق...
و مهربانيت كه به وسعت دريايی است بيكران...
چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392برچسب:,
|
چه اعتراف سهمناکی بود
وقتی دستهایم برابر صدایت لرزید
و نگاهم لبهای ندیده ات را بوسید
تو می دیدی چگونه حرفهای تردم
شبیه شعر می شود
و من از ستوه این همه حرف
چگونه زمان را زیر پاهایم له می کنم ؟
من صریح تر از لهجه ی آفتاب سوختم
و این شهامت تلخ زنانه را
لای سیگارهایم سوزاندم
تا هیچ نبینم از این نفرین فاصله ها
چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392برچسب:,
|
لمس کن کلماتی راکه برایت می نویسم ...
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ...
لمس کن نوشته هایي راکه لمس نا شدنیست و عریان ...
که از قلبم بر قلم کاغذ می چکد ...
لمس کن گونه هایم راکه خیس اشک است و پر شیار ...
لمس کن لحظه هایم را ...
تویی که میدانی من چگونه عاشقت هستم.
لمس کن این با تو بودن هارا ... لمس کن ...
همیشه عاشِقت میمانم ...
تو مرا میفهمی
من تو را میخواهم
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا میخوانی
من تو را ناب ترین شعر زمان میدانم
و تو هم میدانی تا ابد در دل من میمانی
چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392برچسب:,
|
آن شب توی چشمهایم نگاه کرد و گفت:
«تو کابوس من هستی.»
بهش گفتم:
«خوشحالم که یه چیزیت هستم.»
گفت: «جدی گفتم!»
جواب دادم:
«کابوس هم میتواند روزی به رویا تبدیل شود.»
سکوت کرد و چشمهایش را بست تا شاید خوابش ببرد...
چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392برچسب:,
|
دلخــــور ڪه میشَـوم , بغـض میــڪنم
می آیم پشـت صفحـه ی مانیتــورم
ڪامنـت مینویسـم ُ صورتڪ میگــذارم
صورتڪی ڪه میخنـددو پشتـش قایم میشــوم
ڪه فڪـــر ڪنی میخنــدمو بخنـــدی...
اشڪهایمـ میـــــــآیند و من مدام با صورتڪ مجازی ام میخندم ...^_^
چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392برچسب:,
|
تنهــایـم …
اما دلتنگ آغــوشی نیستــم…
خستــه ام …
ولـی به تکیـه گـاه نمـی اندیشــم…
چشــم هـایـم تـر هستنــد و قــرمــز…
ولــی رازی نـدارم…
چــون مدتهــاست دیگــر کسی را “خیلــی” دوست ندارم…
فقط خیلـی هـا را دوست دارم …
شنبه 26 اسفند 1391برچسب:,
|
بابا پول میخوام
بابا موبایل میخوام
بابا لب تاپ میخوام
بابا میخوام برم مسافرت پول بده
بابا لباس ندارم
بابا برای دانشگاه پول لازم دارم
بابا بابا بابا....
چرا یک مرتبه هم گفته نمیشه
بابا همین که پیشم هستی برام کافیه...
بودن در کناره تو برای من یک دنیاست!
گاهی دلت میخواهد به بعضی ها بگویی
باش حتی اگر من دیگر نباشم!
پــــــــــــــ ــــــــدرم یکی از آنهاست...
برای سلامتی پدرهایتان هر شب دعا کنید...
شنبه 26 اسفند 1391برچسب:,
|
یادت میاد ای بی وفا چه قدر منو زجرم دادی.چقدر موندم چشم انتظار تا که بیای سر قرار
میگفتی مامانم نمیزاره بیام بیرون سرقرار.داداشم گیر میده
پس حالا چرا هر روز میری سر قرار مامانت گیر نمیده
امروز بد جور حالم خرابه عرق سگی واسم شرابه .داری روانیم می کنی دارم دیگه قاطی میکنم
1ــ داد میزنید و میگویید وایییییییییی؟!!
2ــ با اعتماد به نفس میگویید من از سوسک بدم نمیاد چندشم میشه! ایششششش؟!!
3ــ با بی محلی از کنــارش رد میشوید ؟!! (آره درسته از صـــدتا فحش هم بدتره)
4ــ بهش یک گوشی Glx نشون میدهید تا حرصش درآد ؟!!
5ــ چه سوال بی مزه ای معلومه میکشمش!!
6ــ اگه تا اینجا مطلب رو خوندی دستت درد نکنه ! حوصله ات تو حلق اون سوسکه!!!
یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:,
|
آنگاه که شب فرا رسید و همه پدیدگان فرو خُفتند ابردریاها به پا می خیزند، آیا تو هم بر می خیزی ؟ ارد بزرگ
همیشه به خاطر داشته باشید که دنیا هرگز مدیون شما نیست ، زیرا قبل از شما نیز وجود داشته است . جان استیل
وقتی که شما به بدبینی عادت کنید ، بدبینی به اندازه خوشبینی مطلوب و دوست داشتنی است . آرنالد بنت
پیش از آنکه با کسی پیمانی ببندید ، دمی درباره توانایی خود در اجرای آن بیندیشید و سپس پاسخ گویید . ارد بزرگ
زیبایی غیر از اینکه نعمت خداست. دام شیطان نیز هست . فردریش نیچه
تنها زمانی می توانید چیزی را که ریشه های عمیق در فرهنگ شما دارد به وضوح ببینید که آن چیز در کار دور شدن از شما و فرو رفتن در دور دست باشد . جی.هیلیس میلر
رسيدم محل كارم ديدم گوشيم نيست!
مات و مبهوت كه كجا انداختم يادم اومد با تاكسي اومدم.
زنگ زدم به گوشيم نه بار طرف گرفته ميگه ا گوشي شما ديدم تو تاكسيم مونده.
رفتم ازش تحويل بگيرم به من نگاه ميكنه شما هم سوارتاكسيم شده بوديد!!؟؟
گفتم پ نه پ گوشيم رفته بود دور بزنه ديدم نيومد ديركرد تماس گرفتم ببينم كجاست.شما جواب داديد!.
عمر من از عشق خوبان سر رسید
موی من از ناز خوبان شد سپید
ناز کردن بر من از دیوانگیست
صید من چون صید مرغ خانگیست
من چه دارم کز تو پنهانش کنم
جان تقاضا کن که من قربانش کنم ...
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
نگار
جوووووووووون
و آدرس
negarbala.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.